لوزت مبالك مامانى
كلمه كمه جونم،همه ى عشق دنيا داره قطره قطره از قلبم ميريزه بيرونو كلمه كمه برا زبونم..... هزار بار داد ميزنم من مادرم ،تا همين پارسال كه هنوز تو دلم بودى بازم قدرت درك كلمه مادرو نداشتم ولى حالا....تا پارسال فقط به مامانم ميگفتم روزت مبارك ولى الان يادم باشه بهش بگم خاك كف پات سرمه ى چشام،چقدر قدر نشناس بودم از مادرم، توى كوچولو حالا ديگه به من بزرگ درس مادر بودنو ياد ميدى؟چقدرم تكليف شب زياد ميدى!!!! بعضى روزام بهم أملا ميگى تو كلاس درس مادريو منم چندتا كلمه غلط غلوط مينويسمو تو هم بهم جاش يه عالمه جريمه ميدو منم بعضى شبا تا صبح بيدار ميمونمو با يه عالمه عشق جريمه هامو مينويسمو هر صفحه اى كه تموم ميكنم تو با اون دستاى كوچولوتو نگاه بچگى بهم خسته نباشى ميگيو منم ميخندمو ميگم تا باشه از اين خستگيها كه هزار بار برام از تنهاييهاى قديمام قشنگتره. آخه لوس من ،آخه جون من من كجاى اين زمين خاكى ميتونستم يه خانوم معلم به پر جذبگى شما پيدا كنم؟؟؟ به خدا معلماى بچگيم به شيرين كاريهاى كودكيم يه لبخند ميزدن ولى شما،خانوم معلم خيلى خيلى سخته خندوندنتون!!!! قربون هر چى اخمته،ميدونى مامان هلاك عشقته؟ الان ماه ارديبهشته كه واسه من مادر اينجا يه اردوى بهشته پراز بوى عطر ياسو شاينا،واى خدا چه عشقى ميكنم تو اين بهشت بزرگت واى خدا،ممنون خدا ،آخه چقدر بزرگى خدا،تو روز مادر امسال چه حالى دادى بهم خدااااااا .گفتم كلمه كمه برا زبونم؟چى بگم بهت خدا؟احمدا...رب العالمين....آخه چجورى ستايشت كنم خدا؟خيلى مهربونى به خودت خدا
اولین دس دسی شاینا جونم: