شاينا شاينا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

ستاره هاى آسمون دل من

يك ساله دلم گرفته

1391/3/6 17:13
نویسنده : مامان سمانه
432 بازدید
اشتراک گذاری
ديروز اومدم دم در خونت هزار بار در زدمو صدات كردم ،چرا خودتو ميزنى به اون راهو نمياى حتى جلو در تو كه خيلى مهمون نواز بودى بابا حالا ديگه مارو هم تحويل نميگيرى؟بيمعرفت شدى با معرفت!! يك ساله كه بيمعرفت شدى،بيوفا شدى،هميشه تا دلم ميگرفت اجازه نميدادى اشكم دربيادو سريع باهام حرف ميزديو دلم باز ميشدو سنگ صبورم بوديو مرهم دل غمديدم بودى.يادته ميخواستم گواهينامه بگيرم چقدر ميترسيدم برونم و تو كمكم كردى؟؟غروبا همه كاراتو ول ميكرديو ميومدى دم دانشگاه دنبالمو تا دم خونه من ميروندمو كيف ميكردى. ميدونى يك ساله كه دست به فرمون ماشين نزدم؟؟؟ميدونى يك ساله وقتى دلم ميگيره سنگ صبور ندارم؟ميدونى يك ساله كه يتيم شدمو پدر ندارم؟؟ميگما جوون نيستم واسه يتيم شدن؟حالا من نه ،عليرضا داداش كوچولوم اون چى؟؟كوچيك نيست واسه بى پدر شدن؟؟حسين چى؟؟ ميگما تو جوون نبودى واسه رفتن؟مامان كناه نداشت واسه بيوه شدن؟تنها شدن؟ ميگما اين همه ديروز صدات زدم اين همه داد زدم صدام گرفته فداى سرت دلم گرفته اين لعنتى رو چه كنم؟ ميگما كمرم خم شده دلم از غصه پر شده اينا رو چه كنم؟ ميگمااااااااااااااا شاينا وقتى عكستو نگاه ميكنه بهش ميگم بابابزرگيه طفلى بچم خيلى نينيه واسه پدربزرگ نداشتن. ميگما نگفتى من دخترم تو خونه شوهرم اگه دلم بگيره به كى شكايت ببرم؟پشت ندارم خير سرم. ميگما چند روز ديگه روزه پدره نمياى كادتو ازم بگيرى؟؟به خدا بهت قول ميدم ايندفه برات نقاشى بكشم اخه هميشه بهم ميگفتى من چيزى نميخوام پولاتو واسه خودت نگه دار يه نقاشى بيشتر خوشحالم ميكنه!! يدفه و بيسروصدا رفتى پدرم دوستت دارم پدرم روزت مبارك پدرم،مثل هميشه پيشاپيش روزت مبارك بابايى.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مریم
6 خرداد 91 18:29
عزیزم اشکم در اومد سخته واقعا سخته،همه چی خیلی زود اتفاق افتاده..مهربون تو تنها نیستی عزیزم تنها نیستی
شمیم
6 خرداد 91 21:38
خدا پدرتو رحمت کنه عزیزم و همه پدرای خوب و مهربون رو برای خونواده هاشون نگه داره.تنم لرزید با این متنی که نوشتی.


بدادم برس اى اشك دلم خيلى گرفته....
ملی مامان میکاییل
6 خرداد 91 23:24
من خوب می فهمم بی پدری یعنی چی ؟
پشت نداشتن یعنی چی ؟
اون جایی که همه با افتخار بابا بابا می کنن
تو فقط نگاشون می کنی یعنی چی ؟
من به اندازه 11 سال دلم گرفته اس ......
11 ساله فقط یک دقیقه دلم بابا خواسته
چاره چیهههههههههههه گلم
رسم این دنیا تا بوده بی وفایی بوده
خدا رحمتش کنه و رحشون شاد
ممنونم عزيزم،خيلى ناراحتم برا تو برا خودم،دوستت دارم عزيزم
خدا بيامرزده پدرترو....



سحر (مامان نازنین زهرا )
7 خرداد 91 7:56
سما جونم سالگرد پدرتو تسلیت میگم . خدا بیامرزتش. مطمئن باش که تورو می بینه . اونایی که رفتند جای حق زنده اند ، مرده واقعی ماییم که چشمامون رو به روی حقیقت هایی که به نفعمون نیست می بندیم. شکرگزار مصلحت و تقدیر الهی باش . در عوض خدا یه هدیه قشنگ بهت داده . خدا شاینا رو بهت داده . مقام مادر بودنو داده یه مادر خوب و با احساس . یه مامان کوچولویی که یهو بزرگ شدو زن شدو مادر شدو غم خوار همسرو بچه شدو یه دفه خیلی بزرگ شد......


......واى از منو غمهاى من.....
مامان علی کوچولو
7 خرداد 91 9:32
سما جون خیلی با احساسی.این نعمت بزرگیه که خدا بهت داده.
اشکم در اومد.خدا رحمتشون کنه و به تو دختر باوفا و قدرشناس صبر بده.
منم واسه روز پدرت یه فاتحه خوندم.
عزیزم امسال تنها هدیه ای که میتونی به پدرت برسونی خیرات دادن و فاتحه است.
ایشالا خدا به کسایی که این درد رو کشیدن صبر بده و به بقیه پدرها عمر باعزت و طولانی.
روحشون شاد.


ممنونم عزيزم
مامان فاطیما
7 خرداد 91 10:50
عزیزم امیدوارم خدا بهت صبر بده و روح پدر عزیزتو قرین آرامش کنه.
محمدطاها
7 خرداد 91 15:37
ممنون که سر زدی منم لینکتون کردم
مریم مامان رادین
8 خرداد 91 16:16
سما جون دوست خوبم خدا نکنه هیچ وقت دلت این همه بگیره، میدونم چقدر به تکیه گاه احتیاج داری، با تمام وجود درکت می کنم عزیزم، مواظب خودت و ساینا باش.
مریم مامان آراد
9 خرداد 91 18:43
نازی خیلی ناراحت شدم برات من که خیلی پدرم رو دوست دارم و اصلا نمی تونم ببینم که نباشه
خدا بیامرزه پدرت رو
خیلی با احساس می نویسی خیلی قشنگه


ممنونم گلم
دایی شاینا
12 خرداد 91 17:18
شادی از تقویمم... بی تو رفت و برنگشت...
انتظارت منو کشت... توی سالی که گذشت...
.
.
.
شادی از تقویمم... بی تو رفت و برنگشت...
انتظارت منو کشت... توی سالی که گذشت...


توى سالى كه گذشت.....
شادي
12 خرداد 91 23:28
هيچي ندارم كه بگم.هيچــــي... بي پدري بد درديه دركت ميكنم.
شیما
13 خرداد 91 17:08
سلام سمان خانم امیدوارم که حال خودتو دختر گلت خوب باشه از وب لاگ نازنین زهرا باهاتون آشنا شدم
میخواستم بگم شیر خشک اس ام ای پروگرس رو هم امتحان کن برای خانم خوشگله اول شاید نخوره ولی یواش یواش بدی میخوره دختره منم اول شیر خشک نمیخورد بعد که گشنه شد و شیر خودمو ندادم خورد
موفق باشی

ممنونم گلم اتفاقا اونم امتحان كرده بودم اصلا شيشه نميگيره با قاشقم نميخوره،واقعا ممنونم دوست دارم شير خودمو بخوره ديگه
سپيده مامان شايان
14 خرداد 91 15:23
سلام عزيزممم

دركت مي كنم از ته وجودمممم

آخه باباي خوب منم فقط يك سال و پنج ماهه كه رفته

خيلي يكباره و بي صدا

ولي يه ديا پيرمون كرده

واقعااااااااا
عزيزم ادرس وبتو نذاشتى برام.......

شب روز خواب بيداري جلوي چشممه

بيا با هم كمي حرف بزنيم كسي ما رو درك نمي كنه

اي داد بيداددددد




مامان رز
16 خرداد 91 10:59
سما جون فقط می تونم بگم خدا صبر بده بهت و سالگرد پدر تو تسلیت می گم متن نوشت ات خیلی با احساس و زیبا بود
مامان ضحی(نی نی گل)
17 خرداد 91 13:09
عزیزم خیلی دلم گرفتا.....خدا مامانتو وهمسری وگل دخترتو واست نگه داره......


دلت هميشه شاد باشه گلم،خدا داشته هاتو برات نگه دارهعزيزم
ظریفه
19 خرداد 91 13:02
نمیدونم باید بگم درکت میکنم یا نه

آخه من یه عمری به اسم پدر داشتم و 6 ماهه راستی راستی رفته....

شاید من مثل شماها داغ ندیدم و نمیفهمم

ولی داغ مادر دیدم که بدجور تا دنیا دنیاست آتیشم میزنه.

خدا به همه صبر بده

عزييييزم چى بگم بهت ....روحش شاد باشه ايشالا ....فقط صبر.....

علیا مامان امیر محمد
20 خرداد 91 14:03
الهییییییی من قربون اون احساساته پاکت برم عزیزم
پدرت نرفته عزیزم
اون کنارته نگاش کن
اون هنوز باهاته
چشماتو ببند
داغیه نفسشو میفهمی
اون میبینتت.خوش باش
یادته همیشه بهت میگفت هیچی ب اندازه شادیه بچه هام خوشحالم نمیکنه
خوش باش تا اونم خوش باشه
سمااااااااا اشکمو در آوردی من بابا دارمم اما خیلی اذیتش کردم خیلی


<...
خوش باش تا خوش باشه
این آرزویه هر پدریه


















بدون قدرشو گلم،نعمتى دارى كه هر كسى نداره
سپیده
21 خرداد 91 2:27
مامان آيلين
21 خرداد 91 7:55
خدابهت صبر بده عزيزم خدا ساهب مادر رو سرت حفظ كنه من كه اوضاعم از تو بدتره گلم
من پدرم 5 سال پيش رفت و مادرم 15 سال پيش چشم كه باز كردم دنيام رو بشناسم مادر نداشتم تا شوهر كردم و خواستم به خانواده شوهر بفمهمانم كه من هم كس و كار دارم و خانه اميد دارم اذيتم كنين به پدرم پناه مي برم كه پدرم فوت كرد حال من موندم و يه عالمه غصه و بي كسي خدا مادرت رو حفظ كه مهم اينه هنوز خانه اميدت خراب نشده هنوز چراغ خونه داري مواظب مادرت باش من خيلي خيلي پرغصه هستم وقتي اين رو خوندم به وسعت قلبم دلم شكست و اشك ريختم ياد نداشته هام افتادم آخه هميشه سعي مي كنم ياد داشته هام باشم كه نداشته هام از پا درم نيارن ولي ...........
ولي ...شه ديگه هر كاري بكني يه جاي كار مي لنگه الان كه يه دختر يه ساله دارم مي فهمم چقدر بيشتر به خانواده نياز دارم وقتي از همسر و همسر داري دلم مي گيره تنها جاي كه مي شناسم دو تيكه سنگ قبره همين ....
وقتي درد زايمان داشتم چشم كه باز كردم همه بودن جز اوناي كه بايد باشن و الان هم ...
نمي دونم اينار رو گفتم كه سبك بشي كه بفهمي از تو بدتر هم هستن كه خدا رو شاكر باشي كه يه ساله پدر نداري تا يه سال پيش پدر داشتي و مردي كه سنگ صبورت بود كه شاكر باشي مادر داري و هنوز سنگ صبور داري كه ياد داشته باشي هنوز هم اگه دلت بگيره پدر كه نيست ولي مادر كه هست كه سرت رو بزاري رو پاهاش و هاي هاي گريه كني من كه حتي اون يه جفت پا رو هم ندارم واسه سر گذاشتن





زینب (مامان امیر عباس)
26 خرداد 91 15:19
سلام عزیزم .از اینگه پدرتونو از دست دادین ناراحت شدم اما خدا رو شکر که گرمای وجود مادر هنوز آرام بخش دلاتونه .و خدارو شکر که برادری داری که پناه و تکیه گاه شبهای دلتنگیت باشه .
انشالله خدای مهربونیها بقیه عزیزات و برات نگهداره و همیشه شاد باشی


زنده باشى عزيزم،ممنونم
مامان آیسل
13 تیر 91 15:10
بااین متنت اشکم دراومد چقدرررر دلت گرفته عزیزم ....خدارحمتشون کنه