واى كه چى ديدم.....
دارم قطره قطره جمع ميشم تا دريا شم براى ستاره دريايى كوچولوم،براى دختركم همونى كه بازم اشكمو امروز درآورد....يا امام حسين،خداى من چى شده ايمااااااا......منو بابايى خشك شديم براى دو دقيقه مات شديم....خداى من اين شايناى منه؟وسط پذيرايى وايساده و داره ناناى ميكنه؟بغض گرفت منو،با پنجه هاش فشرد قلبمو...واى كه چه شيرينه اين بغض عشق. ازپشت پرده ديدمت،تار ديدمت ولى ديدمت خوش به حالم اولين ايستادنتو ديدم،تمام وجودم چشم شدو ديدم ،همين الان فهميدم از اين همه اشك پاك و پرده ضخيم چشمام فهميدم چقدرخوشبختم،ببين اشكامو ،عزيزم من خوشبختم ،با همه اين اشكام از هزار بار خنديدن خوشبخترم،تو ده ماهو چهار روزگى چهاردستوپا رفتيو تو يازده ماهو چهار روزگى بدون كمك ايستادى...قربون ناناى كردنت شيطونكم، اونم با أهنگ پاشو با من برقص أندى ؟ناناز من عزيز دل من....ناناى كنو بخند و خوش باش،منو بابا با اجازه خدا خودمون مواظبتيم،مراقبتيم،دوست داشتنى ،دخترك خواستنى عاشقتيم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی