شاينا شاينا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

ستاره هاى آسمون دل من

بازم شكرت!!!!!

1391/5/21 22:46
نویسنده : مامان سمانه
797 بازدید
اشتراک گذاری
يه صخره بزرك پر از پستى و بلندى،پر از شيبهاى تندو سربالايى،يه گوى شيشه اى نحيفو شكننده رو دادى دستمو ميگي برو؟!!من تنها رو انداختى وسط ميدون مينو ميگى برو؟ببين دستام ظريفه ها،شو نه هام نحيفه ها،قدمهام محكمه،يجور امانتى دادى دستم بدجورى بهش دل بستم،با پاهاى برهنه روى اين همه خار راه ميرمو امانتيتو محكم چسبيدم تا نيوفته،فداى سرش پاهام پر از خراشو خونه،گويى كه بهم سپردى داغ شده خدا،دوباره تب كرده خدا،چهار روزه داغه خدا،ميبرمش تو دستام حرفى نيست،اين زمونه شده شغالو ديوارى نديده كوتاه تر از من،چهار چنگولى پريده رو ديوارو دست بردارم نيست،دلم خون شده،بچم بازم مريض شده،بازم تنش داغه،آخه اين عفونت لعنتى چى ميخواد از جون دختر كوچولوى من،اومدم ناليدم دو ماهه لب به غذا نزده،گفتم ميشى درمون دردم،ناشكرى كردم؟آخه بدشو سرم آوردى،به خودت ميگم شكرت،بدترشو سرم نيارى.....باشه دو دستى چسبيدمشااااا،ميشكنم ترك بخوره،آب ميشم داغ بشه،تموم ميشم ناله بشه،گوشم ،چشمم،قلبم،نبضم همشون با هم گرفته،آخه صداى نالشو،اون اشكاى پاكشو.....حيف نيست؟اون ششصدگرمى هم كه از دست داد باشه شكرت،تنش سالم،فداى سرش واسه همون ششصدگرم چه كارا كه نكرده بودم،تنش سلامت پنج تا حديث كسا نذر شباى قدرمه،يكيشونو نگه داشتم گرو به نيت وساطت خود على كه پناه من يتيمه،تو اين شباى فرشته بارون باشه ادا شه نذرم،بذار با لبخند گوى رو برسونم به مقصد....
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مریم مامان رادین
21 مرداد 91 9:44
قربون دلت برم، گریه ام گرفت به خدا، چی می کشی با این حال و روز، ایشالا که زودتر خوب شه خدااااااااااااااااااا صدای دوستم رو می شنــــــــــــــــــوی خداااااااااااااااااا؟ نذار بیشتر از این از پا در بیان خودش و نی نی اش...


ممنونم
ستوده مامان آرام
22 مرداد 91 0:06
من که دلمممممممم گرفت از این متن چه برسه به خدا! بهترین کار اینه که بسپوریمشون به نگاه خدا این نگاه تاریخ انقضا نداره
فرزانه مامى شايلى
23 مرداد 91 0:40
آخى ايشالا زودى خوب ميشه،بچه بايد مريض شه تا بزرگ شه ،آفرين مامان صبور
شادي
23 مرداد 91 2:49
حرفت ، حرف دل منه . خوب دركت ميكنم . بهار منم دقيقا همين شرايط رو داره و ... منم گاهي دلم ميگيره و كم ميارم . اما بايد توكل كرد به خدا . به خود خودش ...
مامان رز
23 مرداد 91 14:09
سما جونم الهی زود زود شاینا کوچولو خوب بشه
خیلی ناراحت شدم ، دلم گرفت برات چرا آخه
قربونت برم من خدا خودش مراقبشه


ممنونم
مامان ظریفه
29 مرداد 91 1:36
عزیزم به نظر من با نظر پزشک شاینا جونو از شیر بگیر از خیلی ها شنیدم بدغذایی بچه هاشون بعد از ازشیرگرفتن رفع شده. انشالله مشکلاتت حل شه خانومم. دعات میکنم عزیزم مامان مهربون
مامان علی کوچولو
30 مرداد 91 23:40
امیدوارم همیشه حاجت روا باشی سما جونم.
مریم مامان بهراد و آراد
1 شهریور 91 14:45
قربون شاینا خانوم برم من تولدش مبارک گل من انشالله دیگه توی سال دوم زندگیش اصلا مامانش رو اذیت نمی کنه


ممنونم