بالاخره يك ساله شدى
نفسم،بالاخره يك ساله شدى،واى كه چه خواستنى شدى،خيلى دوست داشتنى شدى،سه دندونه شدى،البته دو هفته قبل از تولدت سه دندونه شدى،وقتى منو بوس ميكنى،هر وقت كار ميكنم سريع مياى پاهامو ميگيريو وايميسيو بوس ميكنى،اگه بدونى با قلبم چه ميكنى،خيلى سخته نخوردنت.... ياد گرفتى هام ميكنى،تا يه قاشق ميبينى يا وقتى در يخچال بازه بلندو كشيده ميگى هااااااام،ولى وقتى بهت غذا ميدم ميگم هام و ميگى هام سريع روتو برميگردونى!!!خيلى سخته گاز نگرفتنت،تا تلفن زنگ ميخوره سريع گوشيرو برميداريو ميذارى دم گوشتو ميگى ا ا ا (بافتحه) سس سس ( بافتحه) خيلى سخته قورت ندادنت،سعى كردم برات يه تولد خوب بگيرم با يه عالمه عكساى قشنگ ،روز تولدت از روى تخت افتادى روى تردميلو پاى چشمت حسابى ورم كردو زخم شد،چه رحمى كرد خدا بهمون كه سالمه چشم قشنگت،موقع كيك بريدنم خوابيدى تو بغل دايى حسينو با چشماى بسته عكس انداختى،اذيت شدى تو تولدت؟ببخش منو دوست داشتم خاصترين روزمون بشه تولدت،همه ى خرگوش كوچولوهاى مقوايى شاهدن،همه كلاه هاى خرگوشى تولدت شاهدن،حتا ظرفاى غذاى خرگوشيتم شاهدن،ببخش اگه بد گذشت عشق كوچولوى مامان......حالا به موقع عكساى تولدتم ميذارم برات....ناناز من حالا ديگه يك ساله شدى،خيلى خانوم شدى،هر وقتم عصبانى ميشى دستاتو با تهديد تكون ميديو ميگى ا ا اة(باكسره) خلاصه ى كلام خيييييييييلى سخته نخوردنت،گاز نگرفتنت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی