فاصله
چشماى سياهو نازت با اون نگاه نافذت،يادآور وجود گرم آريايته عسلم، دختر نازم نميدونم من باعث اين همه دوستيم يا تو دليل اين مهربونيها،فردا كه بزرگ شى ميگى مامان ممنونم به خاطر دوستاى خوبم يا من ممنون باشم ازت كه شدى دليل آشنايى من، تو مهمونى تو خونمون شدى هم بازى با بچه ها و شدم هم صحبت ماماناشون ،چقدر شخصيت متفاوت!چقدر شيطنت هاى زيبا!چقدر فرق و چه عجيب تر طرز نگاهاتون !يه كوچولوى جدى يكى خنده رو و مهربون،يكى عاشق شيطنتو بازى،اون يكى غرق تمايشاى ديگرون،يكى عاشق غذا و دو سه نفرى از غذاها گريزون،دو قدم فاصله باشه بينمون يا فاصله ساعت هاااا باشه بينمون،بوى عطر آريايى خوب ميرسه به مشاممون،چجورى بمونه تو خاطرشون؟نكنه بشيم جز خاك خاطره هاشون؟نه معلومه نميشه فراموشمونو ميشه نزديكتر حتا قلبامون،چه ميكنه اين مادر شدن باهامون ،پا ميذاريم رو دلمون،پا ميذارن رو دلشون،دل ميكنن از خونشون،بوى گرم كاغذ رو ديوار اتاقشون،.....دختركم مهمونى داديم براشون،چقدر سخت بود نشون دادن كيك بهشون،چه راحت خداحافظى شد گودباى برامون و براشون،راحت نوشتيم براشون،خيلى سخته تلفظ تك تك كلمه هاش حتا برامون، شدم مسؤل خريد يادگارى براشون ،كاشكى عطر آريايى گلها باشه هميشه باهاشون ،اين صميميت بينمون،درد دلاىناشنيده و فقط خونده شده هاى بينمون،ديداراى گاه گاهمون،احساسات مشتركمون،نميدونم ريشش تو ماه بهمنه يا هرچيزى هست حس قشنگى تو قلبمه،پسرك كوچولوشون .....اونم مثل شما بزرگ ميشه،اونم راه ميره روى پستى ها و بلنديهاى تقديرش،روز به روز بزرگتر و عاقلتر،كاش بدونه مامانش سختيه فاصله رو طى كرد،اينهمه دلتنگيرو به آسونيه نگاه ما بغل كرد تا هموار تر شه مسير زندگيه كوچولوشون،كاش بدونه به جاى يه جفت چشم نگران ،چشمها يى هستن نگران،نه يدونه خاله كه خاله ها هستن كنارشون تا فكرنكنن تنهان، چه با يك قدم فاصله،چه حتا از اين همه فاصله كه اونم طى ميشه راحت با دلامون... هر بار تلفظ اسمش يادآور شه براش جنس خاك تنشو، هامون كشور شو،قلب گرم آرياييشو،رنگ بده به تك تك آرزوهاى مامانش با اون دل گرم كوچولوش ،بشه افتخارمون و بشين افتخارشون،خدا باشه پناهتون ،خودش باشه همراهشون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی